گروه فرهنگی مشرق - نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ»، سوژه نه چندان مهم ولی مهم شده این روزهای رسانههای کشور بود. اثر نمایشی از چهارم اردیبهشت ماه اجراهای خود را در تالار وحدت آغاز کرد و قرار بود 31 اردیبهشت ماه به اجراهای خود پایان داد، اما این نمایش بدون اعلام قبلی تا 13 خرداد ماه تمدید شد و پس از آن دوباره بدون اعلام قبلی تا 31 خرداد. اصولا تمدید آثار نمایشی با اعلام خبر آن صورت میگرفت. اما این اتفاق، این بار به هر دلیلی رخ نداد و هنوز مشخص نیست که چرا نمایشی که حجم تبلیغات وسیع آن در سطح شهر سندی برای حضور اسپانسر قوی- که گفته میشود معاونت هنری ارشاد است- در پشت آن است از ارسال یک خبر هم خودداری کرده است.
سایت تیوال، مرکز اصلی فروش بلیط این نمایش است و البته پر از نظرات مختلف از سوی مخاطبان آثار نمایشی. واکنش های مردمی به این نمایش که در این سایت منتشر شده است تاحد زیادی قابل تأمل است. وزنه نظرات مردمی در مورد این تئاتر در مقایسه با تئاترهایی با این عوامل اسم و رسم دار؛ منفی است. نظراتی که عموماً نارضایتی از هزینه مالی و وقت برای تماشای این نمایش در آنها مشترک است. برخی از منتقدان در مطالبی که در روزهای اجرای این نمایش در رسانههای منتشر می کردند از این مسئله انتقاد میکردند که «چرا باید وزارت ارشاد هزینه کلانی برای اجرای این نمایش بپردازد و بهترین سالن خود را در حالی دو ماه در اختیار این گروه بگذارد که تالار وحدت نمایشهایی در رابطه با امام زمان (عج) و... را پشت در نگاه داشته است.»
در نظراتی که در این سایت منتشر شده است، یکی از مخاطبان نمایش با نام امیرمسعود رحمانی نظرش درباره این نمایش را این طور اعلام کرده است که :«من اجرای جمعه شب رو دیدم . 9 خرداد. از لحاظ اجرا که واقعا حیف تالار وحدت و اجراهایی مثل سقراط و در روزهای آخر اسفند و در آخر این اجرا ... برای من که فرقی نمیکرد اگر یکی از همین سریالهای تلویزیون رو میدیدم . واقعا حرفی برای گفتن نداشت.»
امیرحسین، یکی دیگر از مخاطبان نمایش است او نوشته است:«علی رغم اینکه قبل از دیدن اجرا با هر کدوم از دوستام که راجع به تانگوی تخم مرغ داغ صحبت میکردم ، حضور استاد نصیریان رو به رخش میکشیدم و میگفتم که حضور علی نصیریان برای دیدن یک اثر کافیه ولی الان متوجه شدم که حتی علی نصیریان هم می تونه تو یه تئاتری بازی کنه که ، اون تئاتر به قدری ضعیف باشه که وسط اجرا بی خیال پولی که دادی بشی و با خودت بگی " پولم که هدر رفت ، لا اقل وقتم رو هدر ندم..." عجیبه وقتی داشتم سالن رو ترک می کردم دو تا از بغل دستی هام هم من رو همراهی کردن ... این اولین تئاتری بود که نقاط ضعفش به قدری قوت داشتند که تونست قبل از پایان اجرا منو به سمت درهای خروجی هدایت کنه.... کار به شدت پایین تر از سطح انتظار و کلیشه ای بود ، از نقاط قوت کار بازی استاد نصیریان ، دکور و بعضا قسمت هایی از موسیقی سرکارخانم فرزانه کابلی هم با اینکه به دید بسیاری درخشید اما به نظر من واقعا نتونسته بود نقشش رو از آب درآره .... و در کل یک اثر هنری باید خیلی خیلی احساس ضعف کنه که بخواد با فحش و فضیحت مخاطبش رو بخندونه ....ای بابا!»
البته بحث عبارتهای ناپسند و بدی که در گفتههای یکی از بازیگران این نمایش وجود دارد تا حد قابل توجهی مورد انتقاد مخاطبان قرار گرفته است. بخشی از آن را متوجه اکبر رادی میدانند بخشی هم به ادای این کلمات از زبان این بازیگر انتقاد دارند. نظر آنان این این است که این عبارات احساس «ناپسند و زشتی» را به مخاطب القا میکند.
در این میان اما میتوان نظراتی را هم به صورت پراکنده پیدا کرد که از این اثر نمایشی راضی هستند. پرند محمدی یکی از موافقان نمایش است که میگوید:«در ابتدا خسته نباشید میگم به تمام بازیگران این نمایش که با انرژی و تسلط عالی نمایش رو پیش بردند. موضوع نمایش گرچه به قول برخی دوستان تکراری بود، اما حرفهای زیادی برای گفتن داشت. شرایط افراد خانواده ( هر کدوم تک تک و جداگانه) مخاطب رو به فکر میبره که تا چه حد خانواده و منش و فرهنگ و آینده نگری و پایبندیش میتونه در ثانیه به ثانیه زندگی هر فردی تاثیرگذار باشه. بستر نمایش به گونه ای است که بعد از دیدن هر قطعه و شنیدن هر دیالوگ ناخودآگاه به تحلیل شرایط هر فرد توی این دو خانواده مشغول میشی.... در کل دوست داشتم و لذت بردم. ضمنا موزیک ابتدای نمایش عالی بوووووووووووود و خیلی دوست داشتم میتونستم این موزیک رو داشته باشم.»
«موضوع کلیشه ای بود که در شبکه 2 صدا و سیما هم میتوان یافت ... ما بیش از 1ساعت در این نمایش دوام نیافتیم و از سالن خارج شدیم!»، «کار بد نبود اما دوست داشتم کار حرفهای جدیدتری میزد.وقتی نمایشنامه ای که قبلا اجرا رفته رو میبینیم توقع نداریم فقط بازیگرها و دکور تغییر کنن ...دوست داریم کار حرف جدیدی برای گفتن داشته باشه.به گروه خسته نباشید میگم.اجراها خوب بود»، «زرشک طلایی این نمایش را تقدیم می کنم به سرکار خانم فرزانه کابلی که صدایشان اصلا مطابق با نقش نبود و حس و حال مونولوگ های زیبای اکبر رادی را به طور کامل نابود کرده بود... تندیس طلا را هم می دهم به جناب اقای فردوس کاویانی که نقشی کوتاه اما زیبا و روان را بازی کردند.» اینها بخشی دیگر از نظرات مردمی درباره این نمایش است.
از سوی برخی رسانهها تلاش شد تا نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» برای چند روزی به مسئله اصلی تئاتر کشور در طول چند روز اخیر تبدیل شود. حتی برخی کارگردانها نیز از همین جنجالها و شلوغیها بهره بردند و اجرای خود را با ضمیمه یک سری انتقادات تند به شرایط موجود تئاتر ابراز کردند. برخی دیگر از هنرمندان این رویکرد را جوسازی رسانهای برای جذب مخاطب برشمردند.
علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این رابطه گفته بود:«این نمایش مجوز داشته و مدتی هم اجرا شده اما اشکالاتی هم داشت که باید مرتفع میشد. ما هم به آنها گفته بودیم که این اشکالات را رفع کنند»، عدم رفع این اشکال به ضعف در شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی و رضا دادویی مدیر تازه این بخش بیانیهای صادر کرد. اقدامی که به نظر برخی از رسانهها برای فردی در چنین جایگاهی زیاد خوشایند نبود. البته این دست از حواشی برای اولین بار نبود که اطراف او جمع شده بود بلکه چندی پیش هم در جریان انتخابات خانه تئاتر مسائلی درباره او رخ داده بود و با یکی از رسانهها دچار مشکل شدید شده بود. ادامه این مسیر مثل همیشه به واژههای آشنای «فضای امنیتی» و «گروه فشار» ختم شد. در حالیکه مخاطبان تئاتر که خصوصاً این بار درباره این نمایش منتقدان جدی آن محسوب شده بودند، این فضاسازی را باورپذیر ندانسته و از این همه جنجال رسانهای برای یک نمایش که از نظر آنان ضعیف بود، عجیب به نظر میآمد.
پیش از این وحید شیخی یگانه از منتقدان تئاتر در نقدی نوشته بود:«من به عمد از جایگاه تماشاگر برای تماشای «تانگوی تخم مرغ داغ» اشاره میکنم تا شاید بتوان متوجه عمق فاجعه شد و به این نتیجه رسید که اجرای این نمایش در شرایط کنونی هیچ الزامی نداشت.» زیورعالم یکی دیگر از منتقدان تئاتر بعد از تماشای نمایش با بیان اینکه واقعگرایی نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» تحمیلی است، نوشته بود:«تمام تلاشهای مرزبان در اثر در راستای تاکید بر سبک واقعگرای رادی است؛ مسالهای که در اثر قبلی مرزبان یعنی «پلکان» که باز نوشتهای از مرحوم رادی است، متبلور میشود. اما سوال این است که واقعگرایی به چه قیمتی و به چه هدفی؟»
این دو نقد را که در طول اجرای نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» در خبرگزاری تسنیم منتشر شد را میتوانید به تفصیل در اینجا و اینجا بخوانید.
رضا آشفته نیز در نقدی که در سایت ایران تئاتر(سایت رسمی مرکز هنرهای نمایشی) منتشر کرده است، مینویسد:««تانگوی تخم مرغ داغ» از آن دست نمایشنامههایی است که انگار در زمان خودش اجرا نشده است. مسالهای که در آن مطرح میشود، برای سالهای دور است که اگر بخواهیم باز هم بر آن تاکید کنیم، چارهای جز دراماتورژی متن نداریم. یعنی باید با دخل و تصرف در متن، آن را برای این روزها تطبیق دهیم.» این نقد را در اینجا بخوانید.
«تانگوی تخم مرغ داغ» نمایشی نیست که بخواهد جنجال درست کند. اما واقعا چه چیزی در پشت پرده این ماجرا وجود دارد که به یکباره یک نمایش معمولی که از نظر بسیاری از مخاطبان و منتقدان ضعفهای زیادی دارد، اینگونه در برابر تمام مشکلات تئاتر مانند بدهی به هنرمندان سال 92، امنیت شغلی هنرمندان، بیمه هنرمندان، کمبود بودجه، عدم انتخاب دبیر تئاتر فجر، بازسازی تئاتر شهر و... به مسئله اصلی این روزهای تئاتر کشور تبدیل میشود؟ چرا برای یک نمایش تا این حد در تهران تبلیغات -آن هم با شائبه حمایت دولت که البته تا کنون تکذیب نشده است- میشود اما هنرمندان زیادی از پشت در ماندن آثار خود برای مدت زیاد، انتقاد میکنند. آیا تلاش برخی رسانهها و مسئولان باعث این مسئله شده است؟ مشکلات و مسائل اصلی و تعیینکننده حوزه تئاتر از نظر این رسانهها و این بخش از مسئولان چه میتواند باشد؟ چرا مرکز هنرهای نمایشی در طول 33 اجرا به نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» و اصلاح مشکلات آن توجه نکرده، اما وقتی توقیف میشود نمایندگان خود را با گروه همراه کرده است؟
به نظر میرسد «تانگوی تخم مرغ داغ» اگر چه در عرصه اجرا نتوانست تاثیر به سزایی داشته باشد، اما توانست چند روزی برخی رسانهها را سرگرم، برخی نمایشها را پر مخاطب و برخی فیگورهای هیجانی و بیانیههای تاریخمصرفدار را احیا کند. میتوان گفت اگر قرار است اتفاق یا جنجالی رسانهای سازماندهی شود یا آزمون و خطای مدیری جوان در سمت شورای نظارت و ارزشیابی آثار نمایشی در فضای برخی رسانهها تجربه شود، بهتر است با نام گروههای حرفهای و هنرمندان برجستهای مانند علی نصیریان، فردوس کاویانی و... این اقدامات ناآگاهانه یا خدای ناکرده آگاهانه صورت نگیرد.
سایت تیوال، مرکز اصلی فروش بلیط این نمایش است و البته پر از نظرات مختلف از سوی مخاطبان آثار نمایشی. واکنش های مردمی به این نمایش که در این سایت منتشر شده است تاحد زیادی قابل تأمل است. وزنه نظرات مردمی در مورد این تئاتر در مقایسه با تئاترهایی با این عوامل اسم و رسم دار؛ منفی است. نظراتی که عموماً نارضایتی از هزینه مالی و وقت برای تماشای این نمایش در آنها مشترک است. برخی از منتقدان در مطالبی که در روزهای اجرای این نمایش در رسانههای منتشر می کردند از این مسئله انتقاد میکردند که «چرا باید وزارت ارشاد هزینه کلانی برای اجرای این نمایش بپردازد و بهترین سالن خود را در حالی دو ماه در اختیار این گروه بگذارد که تالار وحدت نمایشهایی در رابطه با امام زمان (عج) و... را پشت در نگاه داشته است.»
در نظراتی که در این سایت منتشر شده است، یکی از مخاطبان نمایش با نام امیرمسعود رحمانی نظرش درباره این نمایش را این طور اعلام کرده است که :«من اجرای جمعه شب رو دیدم . 9 خرداد. از لحاظ اجرا که واقعا حیف تالار وحدت و اجراهایی مثل سقراط و در روزهای آخر اسفند و در آخر این اجرا ... برای من که فرقی نمیکرد اگر یکی از همین سریالهای تلویزیون رو میدیدم . واقعا حرفی برای گفتن نداشت.»
امیرحسین، یکی دیگر از مخاطبان نمایش است او نوشته است:«علی رغم اینکه قبل از دیدن اجرا با هر کدوم از دوستام که راجع به تانگوی تخم مرغ داغ صحبت میکردم ، حضور استاد نصیریان رو به رخش میکشیدم و میگفتم که حضور علی نصیریان برای دیدن یک اثر کافیه ولی الان متوجه شدم که حتی علی نصیریان هم می تونه تو یه تئاتری بازی کنه که ، اون تئاتر به قدری ضعیف باشه که وسط اجرا بی خیال پولی که دادی بشی و با خودت بگی " پولم که هدر رفت ، لا اقل وقتم رو هدر ندم..." عجیبه وقتی داشتم سالن رو ترک می کردم دو تا از بغل دستی هام هم من رو همراهی کردن ... این اولین تئاتری بود که نقاط ضعفش به قدری قوت داشتند که تونست قبل از پایان اجرا منو به سمت درهای خروجی هدایت کنه.... کار به شدت پایین تر از سطح انتظار و کلیشه ای بود ، از نقاط قوت کار بازی استاد نصیریان ، دکور و بعضا قسمت هایی از موسیقی سرکارخانم فرزانه کابلی هم با اینکه به دید بسیاری درخشید اما به نظر من واقعا نتونسته بود نقشش رو از آب درآره .... و در کل یک اثر هنری باید خیلی خیلی احساس ضعف کنه که بخواد با فحش و فضیحت مخاطبش رو بخندونه ....ای بابا!»
البته بحث عبارتهای ناپسند و بدی که در گفتههای یکی از بازیگران این نمایش وجود دارد تا حد قابل توجهی مورد انتقاد مخاطبان قرار گرفته است. بخشی از آن را متوجه اکبر رادی میدانند بخشی هم به ادای این کلمات از زبان این بازیگر انتقاد دارند. نظر آنان این این است که این عبارات احساس «ناپسند و زشتی» را به مخاطب القا میکند.
در این میان اما میتوان نظراتی را هم به صورت پراکنده پیدا کرد که از این اثر نمایشی راضی هستند. پرند محمدی یکی از موافقان نمایش است که میگوید:«در ابتدا خسته نباشید میگم به تمام بازیگران این نمایش که با انرژی و تسلط عالی نمایش رو پیش بردند. موضوع نمایش گرچه به قول برخی دوستان تکراری بود، اما حرفهای زیادی برای گفتن داشت. شرایط افراد خانواده ( هر کدوم تک تک و جداگانه) مخاطب رو به فکر میبره که تا چه حد خانواده و منش و فرهنگ و آینده نگری و پایبندیش میتونه در ثانیه به ثانیه زندگی هر فردی تاثیرگذار باشه. بستر نمایش به گونه ای است که بعد از دیدن هر قطعه و شنیدن هر دیالوگ ناخودآگاه به تحلیل شرایط هر فرد توی این دو خانواده مشغول میشی.... در کل دوست داشتم و لذت بردم. ضمنا موزیک ابتدای نمایش عالی بوووووووووووود و خیلی دوست داشتم میتونستم این موزیک رو داشته باشم.»
«موضوع کلیشه ای بود که در شبکه 2 صدا و سیما هم میتوان یافت ... ما بیش از 1ساعت در این نمایش دوام نیافتیم و از سالن خارج شدیم!»، «کار بد نبود اما دوست داشتم کار حرفهای جدیدتری میزد.وقتی نمایشنامه ای که قبلا اجرا رفته رو میبینیم توقع نداریم فقط بازیگرها و دکور تغییر کنن ...دوست داریم کار حرف جدیدی برای گفتن داشته باشه.به گروه خسته نباشید میگم.اجراها خوب بود»، «زرشک طلایی این نمایش را تقدیم می کنم به سرکار خانم فرزانه کابلی که صدایشان اصلا مطابق با نقش نبود و حس و حال مونولوگ های زیبای اکبر رادی را به طور کامل نابود کرده بود... تندیس طلا را هم می دهم به جناب اقای فردوس کاویانی که نقشی کوتاه اما زیبا و روان را بازی کردند.» اینها بخشی دیگر از نظرات مردمی درباره این نمایش است.
از سوی برخی رسانهها تلاش شد تا نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» برای چند روزی به مسئله اصلی تئاتر کشور در طول چند روز اخیر تبدیل شود. حتی برخی کارگردانها نیز از همین جنجالها و شلوغیها بهره بردند و اجرای خود را با ضمیمه یک سری انتقادات تند به شرایط موجود تئاتر ابراز کردند. برخی دیگر از هنرمندان این رویکرد را جوسازی رسانهای برای جذب مخاطب برشمردند.
علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این رابطه گفته بود:«این نمایش مجوز داشته و مدتی هم اجرا شده اما اشکالاتی هم داشت که باید مرتفع میشد. ما هم به آنها گفته بودیم که این اشکالات را رفع کنند»، عدم رفع این اشکال به ضعف در شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی و رضا دادویی مدیر تازه این بخش بیانیهای صادر کرد. اقدامی که به نظر برخی از رسانهها برای فردی در چنین جایگاهی زیاد خوشایند نبود. البته این دست از حواشی برای اولین بار نبود که اطراف او جمع شده بود بلکه چندی پیش هم در جریان انتخابات خانه تئاتر مسائلی درباره او رخ داده بود و با یکی از رسانهها دچار مشکل شدید شده بود. ادامه این مسیر مثل همیشه به واژههای آشنای «فضای امنیتی» و «گروه فشار» ختم شد. در حالیکه مخاطبان تئاتر که خصوصاً این بار درباره این نمایش منتقدان جدی آن محسوب شده بودند، این فضاسازی را باورپذیر ندانسته و از این همه جنجال رسانهای برای یک نمایش که از نظر آنان ضعیف بود، عجیب به نظر میآمد.
پیش از این وحید شیخی یگانه از منتقدان تئاتر در نقدی نوشته بود:«من به عمد از جایگاه تماشاگر برای تماشای «تانگوی تخم مرغ داغ» اشاره میکنم تا شاید بتوان متوجه عمق فاجعه شد و به این نتیجه رسید که اجرای این نمایش در شرایط کنونی هیچ الزامی نداشت.» زیورعالم یکی دیگر از منتقدان تئاتر بعد از تماشای نمایش با بیان اینکه واقعگرایی نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» تحمیلی است، نوشته بود:«تمام تلاشهای مرزبان در اثر در راستای تاکید بر سبک واقعگرای رادی است؛ مسالهای که در اثر قبلی مرزبان یعنی «پلکان» که باز نوشتهای از مرحوم رادی است، متبلور میشود. اما سوال این است که واقعگرایی به چه قیمتی و به چه هدفی؟»
این دو نقد را که در طول اجرای نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» در خبرگزاری تسنیم منتشر شد را میتوانید به تفصیل در اینجا و اینجا بخوانید.
رضا آشفته نیز در نقدی که در سایت ایران تئاتر(سایت رسمی مرکز هنرهای نمایشی) منتشر کرده است، مینویسد:««تانگوی تخم مرغ داغ» از آن دست نمایشنامههایی است که انگار در زمان خودش اجرا نشده است. مسالهای که در آن مطرح میشود، برای سالهای دور است که اگر بخواهیم باز هم بر آن تاکید کنیم، چارهای جز دراماتورژی متن نداریم. یعنی باید با دخل و تصرف در متن، آن را برای این روزها تطبیق دهیم.» این نقد را در اینجا بخوانید.
«تانگوی تخم مرغ داغ» نمایشی نیست که بخواهد جنجال درست کند. اما واقعا چه چیزی در پشت پرده این ماجرا وجود دارد که به یکباره یک نمایش معمولی که از نظر بسیاری از مخاطبان و منتقدان ضعفهای زیادی دارد، اینگونه در برابر تمام مشکلات تئاتر مانند بدهی به هنرمندان سال 92، امنیت شغلی هنرمندان، بیمه هنرمندان، کمبود بودجه، عدم انتخاب دبیر تئاتر فجر، بازسازی تئاتر شهر و... به مسئله اصلی این روزهای تئاتر کشور تبدیل میشود؟ چرا برای یک نمایش تا این حد در تهران تبلیغات -آن هم با شائبه حمایت دولت که البته تا کنون تکذیب نشده است- میشود اما هنرمندان زیادی از پشت در ماندن آثار خود برای مدت زیاد، انتقاد میکنند. آیا تلاش برخی رسانهها و مسئولان باعث این مسئله شده است؟ مشکلات و مسائل اصلی و تعیینکننده حوزه تئاتر از نظر این رسانهها و این بخش از مسئولان چه میتواند باشد؟ چرا مرکز هنرهای نمایشی در طول 33 اجرا به نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» و اصلاح مشکلات آن توجه نکرده، اما وقتی توقیف میشود نمایندگان خود را با گروه همراه کرده است؟
به نظر میرسد «تانگوی تخم مرغ داغ» اگر چه در عرصه اجرا نتوانست تاثیر به سزایی داشته باشد، اما توانست چند روزی برخی رسانهها را سرگرم، برخی نمایشها را پر مخاطب و برخی فیگورهای هیجانی و بیانیههای تاریخمصرفدار را احیا کند. میتوان گفت اگر قرار است اتفاق یا جنجالی رسانهای سازماندهی شود یا آزمون و خطای مدیری جوان در سمت شورای نظارت و ارزشیابی آثار نمایشی در فضای برخی رسانهها تجربه شود، بهتر است با نام گروههای حرفهای و هنرمندان برجستهای مانند علی نصیریان، فردوس کاویانی و... این اقدامات ناآگاهانه یا خدای ناکرده آگاهانه صورت نگیرد.